خدا می بیند ..

همین مرا بس!

خدا برایم کافیست ..

تا ابد!


و سیگار...

پدیده شد!

گاهی بین انگشتان..گاهی میان لب ها!

گاهی نجات داد زندگی ها را..گاهی از هم گسیخت پیوند ها را!

با این همه..هنوز حس تنفر از سیگار برایم منطقی است!

و سیگار..

نبود بهتر بود!

حتی دوست دارم بگویم..سیگاری ها نبودند بهتر بود!

اما..نمیشود!

چون عزیز ترین شخص زندگی ام در گرو این استثناست!

و سیگار...

اگر نبود..من در این زاویه نبودم!

جایی دگر شاید..دورتر از مبداء !!!

بار الها اجلم را تو به تاخیر انداز/چند روزی است دلم تنگ محرم شده است