غصه ی گل وتگرگ
قصه ي منوغم تو.... غصه ي گل وتگرگه
ترسه بي تو زنده بودن... ترس لحظه هاي مرگه
اي براي باتوبودن... بايد از بودن گذشتن
سربه بيداري گرفته.... ذهن خواب الوده ي من
هميشه ميون قاب ....خالي درهاي بسته
طرح اندام قشنگت ....پاك ورويايي نشسته
كاش ميشد چشام ببينن ....طرح اندام توداره
زنده ميشه جون ميگيره ........پاتوي اتاق ميذاره
كاش ميشد صداي پاهات.... بپيچه توگوش دالون
طرف دالون بگرده.... سر افتابگردونامون
كاش ميشد دوباره باغچه... پرگلهاي توباشه
غنچه ي سفيد مريم... بانوازش تو واشه
كاش ميشد اما نميشه .......نميشه بياي دوباره
نميشه دستات توگلدون ....گلاي مريم بذاره
كاش ميشد اما نميشه ...اين مرام روزگاره
رفتنت هميشگي بود.....ديگه برگشتن نداره
...
پ ن1:بنام خدا!
اخرين اپ تابستونو مينويسم...تابستوني كه برام كلي خاطره ي خوب وبيشتر بد يادگاري گذاشت و رفت!
عطش پاييز دارم!
سهم من از اين كنكورمهندسي نرم افزار كامپيوتر بود...چقد زود همه چيز تموم شد!
پ ن۲:بابا ميخوام بهت بگم!تو تمام زندگي مني...وقتي دلت ميگيره زندگي برام تمومه!
بدون كه توهرلحظه ي زندگيم به بودنت احتياج دارم!
پ ن۳:ادم ها هميشه به موسيقي نياز دارن وباهاش اروم ميشن!
با اينكه به تعداد ادماي روي زمين خواندده و شعر هست ولي هركس با صداي يكي اروم ميشه!
ادم اينروزا اهنگاي زيادي گوش ميده ولي من هرچي كه گوش ميدم هرچقدرم كه جديد باشه نميتونم جايگزيني براي سياوش پيداكنم!
صداش تا اعماق وجود ادم ميپيچه ومتن شعراش اصلا مثل اين خواننده هاي جديد بي محتوا وپوچ نيست!
باتك تك شعراش حال ميكنم...
از فرنگيس تا همين اخرياش!
بعضي ها يكم بيشتر!
حال كردم امروز متن "قصه ي گل وتگرگ "رو براتون بنويسم!
پ ن۴:احساس هاي ادما به سرعت ثانيه ها متغيره....ومن همچنان درجستجوي ادمي كه نقاب نزنه وخودش باشه!
كه اينروزا كيمياس..شايدم بدتر!
پـ ن۵:ميدونم براي اخرين اپ تابستون خيلي زياد نوشتم ولي نميدونم چقد مفيد نوشتم...تصميمش باشما!
پـ ن۶:شد خزان گلشن آآآشنايي
بااااازم آتش به جان زد جدايي
عمر من اي گل طي شد برتو
ازتو نديدم جز....بد عهدي و بي وفايي
پـ ن۷:واقعا اهنگاي قديمي رو اصلا نميشه بااين جديديا مقايسه كرد!اهنگهاي ويگن هم دلنشينه!
اخرين پي نوشت تابستون:
حاليا دست كريم تو براي دل ما
سرپناهي است دراين بي سروساماني ها
از این قبیله اگر چند عاشقان رفتند